ادامه تک پارتی هیونلیکس 🌸☺️

ویو هیونجین:
منتظر کوک بودم که یهو گوشیم زنگ خورد..کوک بود جواب دادم و گفت که پایین منتظرمه..(هیونجین رفت و سوار ماشین شد)

کوک=سلام
هیونجین=سلام....بچه ها کجان مگه تو قرار نشد بری دنبالشون...
کوک=نه اونا با تهیونگ میان!
هیونجین=آها اوکی.....نظرت چیه حرکت کنی ؟
کوک=باشه
پرش زمانی به پارتی

کوک و هیونجین وارد شدن و رفتن سر یه میز و منتظر موندن تا بقیه بیان

ویو فلیکس=
تهیونگ با جیمین اومد دنبالم و به سمت اونجا حرکت کردیم (چند دقیقه بعد)
رسیدیم بادیگارد ها ازمون کارت شناسایی هامون رو گرفتن و بعدش بهمون اجازه دادن وارد شیم...
داشتم اطرافمو برسی میکردم که تهیونگ گفت:بیا کوک اونجاست...سرمو برگرداندم و کوک رو دیدم و..ولی هیونجین هم کنارش بود..از دیدن هیونجین خیلی تعجب کردم....


ببخشید اگه بد شد.😔.. ادامش بعداً میزارم 🌸
دیدگاه ها (۵)

ادامه تکپارتی هیونلیکس 🌸☺️

ممنون بابت حمایت گوگولیم ☺️🌸

تک پارتی هیونلیکس 🌸💒

سلامم

ویو راوی : تهکوک کنار هم نشسته بودن ؛ بی توجه حرف های حوصله ...

رمان { برادر ناتنی } پارت ۱۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط